*
به خاطر بسپاریم همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است: آرام، بی صدا، همیشگی
نویسنده :
مامان
11:18
دسته گل مریم!
یه عصری رفتیم بیرون بچه ها رونبردیم وقتی برگشتیم مریم گلها رو داغون کرده بود مهدی هم عکاسی کرده !!! فک کنم مهدی اینجا یه کم نازش کرده ...
نویسنده :
مامان
7:00
ناگفته ها
آقا مهدی اینجا خیلی بهش خوش میگذره ،راضیه ،خوش اخلاق تر هم شده ،درسش هم عالیه عالی دیروز هم یه مسابقه درسی بین دو شعبه شون گذاشتن که اول شد. اما اما اما!!!!آقا مهدی طبق معمول برای مشق نوشتن!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مریم رو با هزار بدبختی از شیر گرفتیم خیلی سخت بود.خیلی وابسته شده بود فکر کنم دو ماهی طول کشید ،هر شب دو سه بار بیدارباش میزدتا بالاخره عادت کرد. در حال حاضر هم برای پوشک گرفتن می تلاشیم. مریم خانم دیگه قشنگ صحبت میکنه ،شیرینه ،حرفای قلمبه هم میزنه از مریم میپرسی کی میخوای بزرگ شی میگه : دیروز میپرسی اسمت چیه میگه: مریم خانم و اسم داداشی میگه :داداشی نامرد!! فعلاً ...
نویسنده :
مامان
21:15
تعدادی عکس دیگه
آب بازی مریم وخرسش لالا صبح زود مریم بیدار شده داداش رو پیدا کرده اینجوری خودش رو چپونده کنارش و خوابیده ...
نویسنده :
مامان
13:46
تولد94
سلام سلام سلام
خیلی وقته که نبودیم اولش میخواستم مدتی کلاً بدون اینترنت باشیم وبیشتر با هم ،ولی جابجایی ودردسرای اون و مشکلات دیگه باعث شد 4 ماه طول بکشه . و حالا دوباره اومدیم ........ امسال دیگه انتظار جابجایی و انتقالی نداشتیم وقرار بود یکسال دیگه اینجا باشیم اما.........!!!!!!!!!!! خوب دیگه زندگی ما هم اینجوریه کاریش نمی شه کرد. برمیگردم ...
نویسنده :
مامان
21:42
بدون شرح 2
باغ آلبالو
مهدی و مریم در حال چیدن آلبالو خسته شد و خوابش گرفت اما اینجا خواب نرفت ...
نویسنده :
مامان
10:13